دسته‌ها

متفرقه

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

می 2024
ش ی د س چ پ ج
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031
 
No Image
خوش آمديد!
عدل امام علی(ع) پيوند ثابت

عدل یعنی امام علی(ع) عدل یعنی هر چیزی را در وقت و زمان خود انجام دادن و در جایی مشخص و معین به ظهور رساندن، عدل یعنی علی(ع). درهای آسمان را باز کردند، چرا که امشب عدل و عدالت با یکدیگر پیوند خورده اند. امشب شاخه های ظلم و شقاوت از هم گسست و سر شاخه های امید گل کرده و رستن آغاز نمود. کاخ های ساخته شده از ظلم و بیدادگری امشب با سرانگشت عدالت بر زمین فرو ریخت و از هم پاشید، چرا که پایه های عدالت ریشه در علم علی(ع) فرو بردند. امشب علی(ع) اول مظلوم عرصه شهادت را به نام بر گوش عرشیان زمزمه کردند و زمینیان از این نجوا به ضیافت نشستند. سزاوار است که ملائک تا صبح به پایکوبی مشغول شوند. به یمن این ورود دل انگیز امشب کعبه، سینه چاک خواهد کرد، از ظهور عدل و نور بر آسمان هاله خواهد بست، از دیدن جمال عدل، امشب فرشیان بر عرشیان فخرفروشی خواهند کرد، چرا که عدل بر زمین پای خواهد نهاد و آسمانیان بر این ورود ناظر خواهند بود. رجب یعنی رجعت، رجعت نور بر کعبه دل، و اقتضای نور آن است که برای ورود، گشودن در نمی خواهد، خصوصا اگر انعکاس این نور از چهره عدالت باشد و دیوار کعبه را تابی برای گشودن در نبود که خود با اولین تابش نور سینه چاک کرد و شکاف بر پیکر انداخت از شوق این ظهور پراشتیاق. از زلالی رویت رودها پر بازگشت، از صفای وجودت جان ها سرشار، رود جوشان عدالت با ظهور تو طغیان آغاز کرد و کار اسلام با وجود تو سامان گرفت. بدون شک حلقوم حق در گلوی تو خفته بود، ای به اجبار نشسته در سکوت وای فریاد سخت در گلوی چاه، مظلوم تاریخ، علی جان، مبارک باد این روزی که چون ستاره درخشیدی و تا تو بودی دشمنانت یارای دیدن سپیدی صبح را نداشتند. حدیث ظهور تو حدیث ید بیضا موسی در شب جاهلان است و فانوس هدایت دریای طوفانی زندگی برای ما. قرآن ناطق و ای صدای خدا برای نجوا، بدون وجود تو برای برادری محمد(ص) یاری نبود و بدون حضور تو برای فاطمه(ع) همسری لایق. آغاز امامت را تو سکه رونقی و تکمیل رسالت را در کنار برکه غدیر، تو نقطه پایانی. ای نخلستان رطب وای چاه نیمه شب پر فریاد از پینه های دست مهربانت زخم چهره یتیمان التیام می یافت، و از شجاعت و جوانمردیت دشمن در هراس. ذکر و نماز تو چون دانه های تسبیح مدام به هم تسلسل داشت و فرشتگان و آسمانیان فقط در رسای قامت پرافتخار تو «لافتی الاعلی لاسیف الاذوالفقار» سر دادند. ستاره صبح در سحرخیزی عبادت، از تو هرگز پای سبقت نگرفت، بستر شهادت سرخی اش را بر تو اقتدا بست و خورشید آسمان امامت از تابش چهره تو نور برگرفت. ای شاه نجف، مرد عرب، محبوب عجم، فخر سماوات و زمین، ای شه دین، حجت حق، محبوب خدا «علی مرتضی» اباالحسن «امیرالمؤمنین» در عجب مانده ام چگونه به تو بیاندیشم؟ عظمت خورشید را همان بس که در پس پرده بر همه چیز حیات و زیبایی می بخشد

دسته: فرهنگی | نويسنده: yahya abdovali


ارسال نظر

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

طراحی : سایت سازه گیلان

No Image No Image