دسته‌ها

متفرقه

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

می 2024
ش ی د س چ پ ج
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031
 
No Image
خوش آمديد!
شهادت جانکاه امام عسگری (ع)واغاز غیبت صغری پيوند ثابت

بسم الله الرحمن الرحیم ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین.امام عسگری (ع)درحیات اندک خود که درگیر معارضات سیاسی ارتش جاسوس عباسی بود بالاخره درهشتمین روز ماه ربیع الاول سال ویا بقولی درروز اول همین ماه در۲۶۰(ه.ق)درحالیکه بیست وهشت سال تمام (۲۸)سال ازعمر پر برکتش می گذشت دارفانی راوداع فرمود.رنجوری وبیماری حضرت ناشی از اقدامات تبهکارانه عبیدالله بن خاقان وزیر خلیفه عبا سی یابوسیله جاسوسان معتمدکه در میان دوستان حضرت پرامنده بودند صورت گرفته است.وبه مجرد اینکه رنجومی شود عبیدالله بن خاقان وزیر همان کسی که درجریان مفصل برخورداوباحضرت وتعجب فرزندش ازتکریمواحترام فوق العاده اونسبت به امام واین که او به فرزندش می گوید:فرزندم اگرروزی خلافت ازخانواده ما(بنی العباس)بیرون رود احدی غیر از این حضرت لیاقت ان راندارد.ازکسالت حضرت خبر دار می شود. ایاعلت توجه فوری این وزیر ازرنجوری حضرت چه بوده است ؟ایا به خاطر انتشار دراجتماع بوده که مردم ازکسالت حضرت سخت متاسف بودندوبرق اسااین خبر در اجتماع منتشر شده وبگوش وزیر رسیده است؟ویا چون عبیدالله بن خاقان خود رادرراس هیت حاکمه ای است که یکی ازعمال همان دولت حضرت رامسموم کرده است ازاین جهت اوزودتر ازهمه متوجه می شود؟
دو احتمال اول ودوم بنظر بعید می رسد زیرا حضرتکاملا عزلت اختیار کرده ودور ازنظرمردم حتی دوستان خودتاچه رسد به جاسوسان زندگی می کرد ازاین رو احتمال سوم تقویت گشته وبلکه می توان بطورقطع گفت که اطلاع وزیر ازکسالت حضرت ازطریق سوم بوده است ولذا می بینیم که بطور قطع وجزم می داند که امام مشرف به شهادت ومرگ است وحتی احتمال شفا یافتن ان حضرت راهم نمی دهند.بهرصورت فوری سوارشده وبه دربار می رود تا خبرمرض امام راداده وازخلیفه می خواهد که عده ای ازافراد مورداطمینان رابفرستد تامراقب امام بوده وکارهای امام راانجام داده واوامرش را اجرا کنند.البته این راخوب می دانیم که سیاست عباسیان دربرابرعسکریین همین بوده که به بهانه احترام وتجلیل هدف سنگین خودراتعقیب می نمودند.(وزیر)درحالیکه پنج نفر از نورچشمی ها(معتمد) خلیفه که هکمه مورد وثوق واطمینان دربارند به همکراه خود برداشته وباشتاب برمی گردد یکی از نورچشمی ها(نحریر)است همان کسی که روزگاری متصدی زندان ومامورشکنجه واذیت به امام بود.انهارااورد ودستوردادکه ملازم خانه حضرت بوده ومواظب حال حضرت باشند زیرا مریض درچنین حالی احتیاج به پرستارانی مداوم دارد ودولت هم باید دائما ازحال حضرت وساعت شهادت حضرت خبردار باشد زیرانیازمند به این جریان است.البته به چیزی نیاز دارد که سخت از اسرار پوشیده است وامام علیه السلام پنج سال متوالی محافظ کتمان وپوشش ان بوده است وان وجود عزیز مهدی علیه السلام است این پنج نفر رامی گمارند تا شاید درخلال این مدت گرچه تصادفا باشد به روزنه ای دست یابند که بتواناز ان روزنه به امام مهدی علیه السلام دست یافت.که تا امروز دولت ازولادت امام مهدی علیه السلام اگاه نبود.ولی می دانست که مهدی علیه السلام از امام عسکری علیه السلام بوجود خواهد امد والان می بیند که امام درشرف رحلت است ولی ازفرزندش خبری نشد لذا بایدبهر وسیله است خبری ازاین جریان استشمام کرد.(وزیر)فرستاد عده ای ازپزشکان راحاضر کردند به انها دستور دادکه هرصبح وشام به بالین حضرت بروند ولی نباید واقعا حضرت رامداوا منند بلکه باید طوری رفتار کنند که معالجه انهاموثر واقع نشود ولذاپس ازدوسه روز خبر دادند که حال امام علیه السلام سخت است واودستورمی هد که بایدپزشکان خانه امام علیه السلام رارها نکنند وشبانه روز انجا باشند با اینکه از صحت امام علیه السلام درظاهر هم مایوس است حسین بن ابی الشوارب قاضی القضاه را که ازسال ۲۵۲ به بعد منصب قضاوت ووزارت دادگستری را به عهده دارد احضار میکند وبه وی دستور می دهد که ۱۰ نفر از افرادی که به دین وورع وامانت انها اطمینان دارد برگزیده ومعرفی کند وقتی که انهامعرفی می شوند انها رابه خانه حضرت فرستاده ودستورمی دهدکه شب وروز درانجا باشند.غیر لزپزشکان تعداد پرستاران اعزامی دولت به ۱۵ نفر می رسید وهمه اینها ساکت وارام مشغول بررسی وانجام وظیفه هستند تا امام علیه السلام ازدنیا می رود.ولی با وجود این جمعیت وسانسورشدیدحضرت شب شهادت خود دریکی از اطاقها خلوت کرده ونامه های زیادی به مدینه وقاصد ها ونامه های فراوانی به شهرستانهای دیگر گسیل می دارد که تمام این نامه ها مربوط به اوضاع اجتماعی وخط مشی اینده دوستان وموالی بوده وتنظیم فرموده بود. طلوع فجر روز هشتم ربیع الاول سال۲۶۰ هجری دران لحظه که جز نرجس مادرمهدی علیه السلام وحضرت مهدی علیه السلام وعقید خدمتگذار صمیمی حضرت دیگری دراطاق حضرت نبود امام علیه السلام دستور می فرماید که مقداری جوشانده مسطکی برایش بیاورند وقتی اوردند دستور داد که مرا کمک کنید تا اول نماز صبح را بخوانم لذاحوله ای حاضر کردند ودامن اقا گستردند تا بتواند وضو بگیرد امام علیه السلام اب را از نرجس گرفت ووضوساخت ونماز خواند انگاه قدح جوشانده را برداشت تا بنوشد ولی ضعف برحضرت مستولی شده ودست مبارکش می لرزدوقدح به دندانهای شریف ان می خورد.نرجس قدح راازدست حضرت گرفت وبلافاصله همان لحظه روح شریفش به ملکوت اعلی پرواز کرد.درود خدابران روح بزرگ بادوسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته بتاریخ سه شنبه۳/۵/۱۳۹۱ه.ش.برابربا۴رمضان المبارک ۱۴۳۳ه.ق.و۲۴/۷/۲۰۱۲میلادی موفق موید باشید

۹

دسته: فرهنگی | نويسنده: yahya abdovali


ارسال نظر

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

طراحی : سایت سازه گیلان

No Image No Image