سازمان امنیت و اطلاعات کشور که معمولاً به اختصار ساواک خوانده میشود، از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران در زمان سلطنت محمدرضاشاه پهلوی بود که قدرت و اختیارات بسیاری در توقیف و بازجویی افراد داشت. این سازمان به ویژه در سالهای دهه ۱۳۵۰ و قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ و سرنگونی حکومت سلطنتی، «نفرتانگیزترین و مخوفترین» نهاد حکومتی در بین مردم بهشمار میآمد.[۱]
مقر سابق ساواک در خیابان خواجه عبدالله تهران قرار داشت.[۲]تصاویر شکنجه ساواک, تصاویر موزه عبرت, شکنجه گاه ساواک و موزه امروز
مخوفترین شکنجه گاه ساواک در موزه عبرت ایران …
تاریخچه و عملکرد ساواک [ویرایش]
ساواک در اوسط دهه ۱۹۵۰ میلادی (اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی) با و همکاری مشترک موساد و سیا در ایران شکل گرفت و هدف از آن تاسیس یک نیروی پلیس مخفی در ایران بودهاست.[۳] بنیانگذاران این سازمان سازمان سیا را الگوی شکلگیری اولیه آن تعیین کرده بودند. کارشناسان سیا و سپس موساد در ایران به طور فعال به آموزش متدهای خبرچینی و جمعآوری اطلاعات مربوط به مخالفان حکومت شاه، به اعضای ساواک پرداختند.[۴] سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) در ایران]، دانشنامه ایرانیکا</ref> همچنین کتابی که پس از انقلاب ۵۷ توسط حسین فردوست، یکی از مقامات بلندپایه این سازمان نگاشته شدهاست نیز، بر نقش بارز عوامل اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در شکل گیری ساواک تاکید میورزد.[۵]
مقامات و ماموران آن عمدتاً از ماموران فرمانداری نظامی و رکن دو ارتش و شهربانی تأمین میشدند و وظیفه اصلی این سازمان شناسایی و نابود کردن کلیه کسانی بود که به نحوی با دیکتاتوری شاه به مخالفت بر میخاستند و طبق منابع موثق غربی، ساواک برای این منظور از هر ابزاری از جمله شکنجه استفاده مینمود. طبق گفته یک کارشناس سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا با نام «جسی جِی لیف» (Jesse J. Leaf)، تکنیکهای شکنجه توسط سیا به اعضای ساواک تعلیم داده میشد. پس از انقلاب و سرنگونی استبداد شاهنشاهی در سال ۵۷، یک حلقه فیلم در رابطه با این سازمان پیدا شد که توسط سازمان سیا برای آموزش ساواک در نحوه شکنجه دادن زنان ساخته شده بود.[۶]
وسیلهای که ادعا شده برای ابزار کشیدن ناخن زندانیان، توسط بازجویان ساواک مورد استفاده قرار میگرفتهاست.
نخستین رئیس این سازمان، تیمور بختیار در سال ۱۳۴۰ به دلیل احساس خطر شاه در اقدام وی به کودتا از کار برکنار شد و به یکی از مخالفان حکومت تبدیل گشت. وی بعدها در سال ۱۳۴۹ با دستور مستقیم شاه و به دست یکی از مأموران ساواک در عراق به قتل رسید.[۷]
ساواک نخست به منظور شناسایی و بازداشت اعضای حزب توده تاسیس شد، اما فعالیتهای خود را بسط داد و به جمعآوری اطلاعات و زیر نظر گرفتن هرگونه مخالفان حکومت پهلوی، دانشجویان دانشگاهها، اتحادیههای کارگری و همینطور روحانیون شیعه و نویسندگان، ژورنالیستها و شخصیتهای ادبی به منظور اعمال سانسور پرداخت. این سازمان همچنین عملکردهای برون مرزی خصوصاً در خبرچینی و تحت نظر قراردادن دانشجویان ایرانی مخالف حکومت در خارج از کشور هم داشت.[۸]
در واقع از سال ۱۳۴۲ به بعد بود که شاه به سازمانهای امنیتی خویش از جمله ساواک توسعه بخشید، بهطوریکه از ۵۳۰۰ مامور تماموقت و تعداد بسیار اما نامعلومی از خبرچینان پارهوقت تشکیل میشد.[۹]
ساواک در سرکوبی عناصر ضد نظام سلطنتی فعالیت گستردهای داشتهاست. این سازمان به عنوان عامل شکنجه و اعدام مخالفین به ویژه انقلابیون ایران شناخته میشود[۱][۱۰] چنانکه بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵، ۳۶۸ تن از چریکهای مخالف حکومت را به قتل رسانده و در بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ (قبل از سرنگونی حکومت شاهنشاهی) حدود ۱۰۰ زندانی سیاسی را اعدام نمودهاست.[۱۱]
تکنیکهای شکنجهگری ساواک شامل: واردآوردن شوک الکتریکی، شلاقزدن، کتکزدن، داخل نمودن خردهشیشه و یا آب جوش در مقعد، بستن وزنههای سنگین به بیضه و کندن و کشیدن دندان و ناخن میشد.[۱۲]
با اوج گیری ناآرامیهای قبل از انقلاب در ایران، شاه دستور انحلال ساواک را داد و رئیس پیشین ساواک تیمسار نصیری که در آن زمان سفیر ایران در پاکستان بود به ایران فراخوانده شد و به زندان افتاد، که این اقدامات نتیجهای در بر نداشت. با پیروزی انقلاب، نصیری دادگاهی شد و در نهایت دادگاه انقلاب رای به اعدام وی داد. پرویز ثابتی معاون او نیز به اسرائیل گریخت. برخی دیگر از اعضای آن همچون حسین فردوست که از نزدیکان شاه و سران ساواک بود پس از انقلاب تنها به انفصال از خدمت محکوم شدند. اما با این حال آنان به همراه بسیاری از اعضای ردههای میانی و پایینی سابق ساواک در تشکیل وزارت اطلاعات و سازماندهی آن با جمهوری اسلامی همکاری کردند.[۱۳]
رؤسای ساواک [ویرایش]